گزارشی که در ادامه مطالب می خوانید در خبر گزاری 598 انتشار یافته که انصافا دلم نیامد باز نشرش ندهم
اپیزود اول(کسب اطلاعات)
در سیاست موضوع اصلی کسب قدرت و حفظ و گسترش آن است . پس باید در نظر داشته باشیم که اطلاعات نقش اساسی در این قضیه را دارند و بیشتر اطلاعات مخفی می ماند .
باید برای حدس زدن تحلیل درست وقایعی که صد در صد از آن اطمینان نداریم روشی صحیح را به کار گیریم
اپیزود دوم(امنیت اطلاعات)
برای حفاظت از اطلاعات می توان :
1.سیستم های محافظتی و بازپرسی و ایمنی نسب کرد که با توجه به ابزار های جاسوسی مدرن این روش بسیار سخته است
2.میزان حجم اطلاعات را افزایش دهیم به طوری که فرق دروغ و راست معلوم نشود (مثل تعداد مطالبی که در سرچ از گوگل پیدا می شود به طور حساب شده ای زیاد است که بررسی همه را از ما می گیرد . در نتیجه آنچه را می فهمیم که گوگل می خواهد . )
3.روش فرعی سوم داشتن هزینه برای اطلاعات می باشد///نوشتن کتاب با قیمت بسیار زیاد که تنها قشر پر درآمد و مرفه توانایی خرید را داشته باشند . به این صورت تنها قشری خاص می توانند اطلاعات مربوطه را داشته باشند .
اپیزود سوم (چه کنیم که گیج نشویم)
عامه مردم که از راست و دروغ این خبر ها خسته شده اند سر تا پای حکومت را یکی دانسته و فرقی بین هیچ کدام احساس نمی کنند . در ادبیاتشان حکومت و خود را اینها و آنها صدا می کنند و نمی توانند قطعه های مختلفی سیاست را کنار هم بچینند و تحلیلی مناسب داشته باشند.
تحلیل استاندارد تحلیلی است که :
1.توجه داشته باشید که هیچ گاه یک تحلیل گر نمی تواند در همه زمینه ها کارشناس باشد . یک نفر فقط می تواند در یک زمینه خاص کارشناس شود و نظرات کارشناسانه و راهبردی بدهد. ( مثلا تحلیل گر خاورمیانه ندارم ، تحلیل گر ترکیه داریم . زیرا تحلیل گر ترکیه باید به همه شرایط کشور ترکیه از نحوه ایجاد کشور ترکیه تا دستگاه های حکومتی و نظارتی و هم چنین اقوام و شرایط جغرافیایی و غیره مطالعه کرده باشد)
2.تحلیل باید خالی از جناح باشد ، نباید قصد و غرض های سیاسی در آن نفوذ بارز داشته باشد .
3.از آینده به صورت قطعی سخن نگوید .
4. با چارچوب های فکری ما سازگار باشد .
اپیزود چهارم ( چارچوب های فکری)
تحلیل های هر کسی مطابق با چارچوب های ذهنی آن فرد می تواند متفاوت باشد ( مثلا لیبرالها و کمونیست ها هر کدام تحلیلی نسبت به انقلاب ایران داشتند ولی هیچ کدام درست نبود زیرا چارچوبهای جامعه شیعه را در نظر نگرفتند و بعد از انقلاب ایران افرادی مانند فکویاما مجبور به تغییر تئوری های خود شدند . )
باید همیشه سعی بر آن داشته باشیم که چارچوبهای فکری خود را درست ببندیم . چارچوبهای فکری مانند حاشیه پازل می مانند که هر لحظه در اتفاقات جامعه قسمتی از آن پازل را بدست ما می دهند و ما باید با جاگذاری صحیح آن پی به هدف طراحان سیاسی ببریم .
برای درست بسته شدن چارچوب ها ابتدا جلد 21 صیحیفه را بخوانید و همیشه گوشتان به سخنرانی های آقا باشد .(رایس ، وزیر امور خارجه سابق امریکا : ذهن رهبر ایران به گونه ای است که بزرگترین نقشه هایی که حاصل ساعت ها کار بهترین تحلیل گر هاست را با یک سخنرانی یک ساعت خنثی می کند .)
امیدوارم در انتهای این نوشته دوستان بفهمند
1.ذهنشان باید فیلتری داشته باشدو همه خبر ها را نخوانند.
2.بدون داشتن چارچوب فکری ، بازی خورده جریان های سیاسی می شوند
