از مدیریت تا مدیریت
هیچ گاه به دید خوشبینانه به مربی پرتغالی تیم ملی نگاه نکردم تا بعد از بازی های جام جهانی . شبی که آقای کی روش به شبکه سه آمد و در خلال صحبتش چنان عیب یابی از دیدگاه مدیریتی کشور کرد که باعث تغییر دیدگاه من نسبت به ایشان گردید . او گفت :وقتی در یک تیمی رهبر هستید تصمیمات خود را با وفاداری انجام میدهید. وقتی من وارد ایران شدم از چند مربی مصاحبه گرفته و آنها را به کار دعوت کردم اما اولین اتفاقی که افتاد این بود که اکثریت آنها توقع دستمزد داشتند که فدراسیون نمیتوانست آن را پرداخت کند .
چیزی که او می گوید وفاداری ، من می گویم توجه مدیران به آرمانها
ناخودآگاه یاد سخنرانی سردار نقدی در رابطه با پرونده کرباسچی افتادم . آنجا که می گفت :« وقتی سوال شد چرا به فلان معاونت یکصد میلیون تومان بلاعوض هدیه داده ای گفت این آقا خدماتی کرده که باید او را طلا بگیرند . بعد هم اضافه کرد این آقای معاون در زمان شهید رجایی 16هزار مدرسه ساخته است و در زمان من همه پل های تهران را او ساخته است . فرض کنیم این حرف های متهم راست است . این فردی که 16 هزار مدرسه در ظرف مدت کوتاه دولت شهید رجایی آن هم نه در تهران بلکه در آن ایام با وجود از هم پاشیدگی ادارات و با توجه به پراکندگی در سطح کشور خیلی سخت تر از یک کار متمرکز است بپرسید صد میلیون که هیچ صد هزار تومن هم اضافه بر حقوق و مزایای معمولی از شهید رجایی گرفته نشده است ؟ مطمئنا خیر . چون مدیریت برجسته شهید رجایی در این بود که بتواند زیردستان را با توجه دادن به معنویت و کار برای خدا و یادآوری اینکه همه مدیون مردم هستیم و باید برای آنها بی منت خدمت کنیم به کار تلاش تشویق کند .»
نتیجه تفکر تحمیلی که کم و بیش منشاء آن غرب و دستگاههای لیبرال است که تنها ارزش ها را در پول می بینند و مدیران تنها ابزار مدیریتی خود در مقابل زیردستان را هزینه های مادی می بینند .
- ۴ نظر
- ۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۳:۱۱
- ۷۳۳ نمایش