من أخذ دینه من أفواه الرجال أزالته الرجال

این نوشته جستاری است بر دیدار جمعی از دوستان انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی قم با سید حسین پورمیرغفاری معروف به موسوی تبریزی .
متن سخنان ایشان در دیدار با دانشجویان دانشگاه صنعتی قم در شبکه های اجتماعی بازتاب داده شده و شما می توانید فایل ورد آن را از لینک دانلود کنید .(+)
بنده به عنوان یک دانشجو بازتابی که از سخنان ایشان را دچار کلی گویی هایی می بینم که همراه با جهت دهی های خواص می باشد و در این سیاهه به هیچ عنوان قصد توهین و یا ... به ایشان را ندارم.

اپیزود اول : آزادی بیان
در قسمتی گفته می شود شعار آقای خاتمی آزادی بیان و توسعه سیاسی است و ادله اجرایی این شعار تحقق دویست حزب است ؟؟؟؟؟؟
یعنی چون 200 حزب تاسیس شد پس آزادی بیان در جامعه وجود دارد؟؟؟
اصلا حزب عبارت است از عبارت است از یک تشکیلاتى که نقش راهنمائى و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمانهائى ایفاء میکند.
به نظر شما 200 آرمان برای اداره جامعه وجود دارد یا اندکی انگشت شمار در یک خانواده جمع شده اند و یک حزب را تشکیل داده اند و هنگام انتخابات تلاش سیاسی برای کسب قدرت می کنند.
به علت ضیغ وقت مهلت نمی شود تا حزب مشارکت و عملکرد و مواضع آن را توضیح دهم تا معلوم شود تا بابی نو بر احزاب و آزادی بیان بگشایم (شاید رد مهلتی دیگر)ولی تو خود حدیث مفصل بخوان زا این مجمل....
در انتهای متن نیز اصل آزادی بیان مطرح می شود . واقعیت امر در زمان آقای خاتمی این بود که هرجا دم از ضد ارزش ها و فرهنگ اسلام زده می شد نام آزادی بیان را بر آن می گذاشتند
و چه حرف ابتری است که "هرگاه دین در برابر آزادی قرار بگیرد دین ضربه می خورد" زیرا بحث آزادی همیشه حدودی دارد و آزادی اسلام با آزادی تمدن غرب متفاوت است که آن شهید بزرگوار در کتابهای مختلفی به بحث در پیرامون آن می پردازد .

البته درباره آقای سید محمد خاتمی یادواری می کنم ایشان همانی بودند که در دانشگاه تهران به ماخلفین گفتند :" می دهم بیرونتان کنند ، آدم باشید "
و در قم چند تا طلبه را به خاطر چند تا سؤال به دویصد ضربه شلاق و دو سال زندان و... محکوم شدند

ایپزود دوم : حق خوری های دانشجویان

در مورد دانشجوی دکتری ستاد موسوی بنده چیزی نمی دانم اما همین قدر بگویم در دوران خاتمی  اساتیدی دکتر نجفی و فتح اللهی و نامدار و ... چندین مدیر رده بالای مملکت تنها به جرم عدم همکاری با ستادهای آقای خاتمی از کار برکنار شدند .

در مورد دانشجویان ستاره دار نیز باید گفت اسناد شروع این اتفاق در زمان آقای معین موجود است و به ادعای وزیر وقت دولت نهم تمامی دانشجویان ستاره دار زمان ایشان در دانشگاه ثبت نام شده اند ( که البته با توجه به فضای دانشکاه ها در انتخابات دهم می توان به صدق این مسئله پی برد  )

درباره آقای منتظری رجوع کنید به نامه امام به ایشان (+++++)
و همچنین درباره پایان جنگ رجوع کنید به (+++++)
پایان قسمت اول